بنام خدا
با کمک دوستان، اولین وبلاگ وانشان (با عنوان روستای باصفای وانشان) به همراه چند
وبلاگ تصاویر، در سال 87 راه اندازی گردید که این خود مشوقی برای هم ولایتی های با
ذوقی شد که 8 وبلاگ دیگر در خصوص معرفی این روستای باصفا، راه اندازی شود.
انشاا.. که با همت همه دوستان، تمام این وبلاگ ها تبدیل به یک سایت قوی و پر محتوا برای
وانشان، گردد.
کلمات کلیدی:
نَنَهُ عَزیزو ، و زِبون نَنَهَ پاره ای اِز وجود نَنَهُ
یکی اِز مُتِفَکرا چهِ قِشنگ بژواتو :
« مُنکرگنن زبونِ نَنُهَ کِمتَر اِز منکر گنن خود نَنَه نِو .»
دَرد دِل برایه اَصل و نَسَب و زبون وانشونیو، زبونی کِه اِز اُن وَقتی که به دُنیا اِچهِ مین تا وَقتی که اِز این
دُنیا اِچمین ، مین گوشِمون زمزهَ اِدگِنو.
اینکه زبون کشورمون فارسیو و وچَمون خِبو فارسی بَنگارو خِبو، ولی برای چیشی از اِول که به دُنیا بمو،
خبو این زبونا یاد گیرو. برای چیشی خِب نِو اولژ به زبون آباو اجدادیژو بَنگارو.
خیلی اِز وانشونیا هِندهِ که آقا و نَنَژون ، وانشونیند ولی قوُژون نِوُ به زبون وانشوی بَنگارند. این برای آما وَد
ننو که وچامون قوَژون ننو به زبون نَنَژون بَنگارن؟
زبون آباو اجدادیمون ، یادگارییو از نَنی تِکون دادن و قصه واتن نیمه شی نَنَمونو و یاد وچِگیامون، یاد رُوائی
که اِز دست بشتو ، رُوای یاد وانَشتنی خِندِیه پُرمهر نَنَه.
غِرِیبیه اصل و نَسبِ و زبون وانشونی درشَرستون مُصَرخیلی درد آورو تا یاقایی که بعضی یا از اصل و
نسب مون و اِنگاشتن به زبونمون خِجلَت زدَدَ گِنِنده،ولی اینا خبو زونبند که زبون وانشونی یه َ قسمتی
از اصل ونسب مونو .
بدبختی، زبون و اصل ونسب وانشونی را دارُ کم کم از یادمون اچو و امرو در شرستونای مُصَر کمترکسای
پیدا ادگنو که به وچَژون زیون وانشونی یاد دِند. و کاسای هندهِ که عار ژونِگنو باژن که آما کاچهَ به دنیا
بمیمین!!!
آخرژ ادگنو باژه که:
آم وانشونی اِگه به یاقایی ِبرسای
یادِت وانَشو
اِز کاچهَ شُروت کَر تو .
<< ترجمه فارسی >>
مادر عزیز است و زبان مادری پاره ای از بودن مادر است.
یکی از متفکران چه زیبا گفته است:
« منکر شدن زبان مادری کمتر از منکر شدن خود مادر نیست. »
این مطلب نه گِلگی است نه انتقاد و نه چیزی دیگر ، فقط درد و دل است.
درد و دل درباره هویت و زبان وانشونی، زبانی که از وقتی به دنیا می آییم تا لحظه ای که این دنیا را به
درود می گوییم، در گوشمان زمزمه می شود.
اینکه زبان رسمی کشور فارسی است و کودک مان بتواند به فارسی صحبت کند قبول ، ولی چرا از
همان بدو تولد باید این زبان را یاد بگیرد. چرا نباید ابتدا به زبان اجداد خودش صحبت کند، بسیار هم
ولایتی هستند که با اینکه پدر و مادرشان وانشانی هستند ولی نمی توانند به زبان وانشونی صحبت
کنند. آیا این برای ما ناگوار نیست که فرزندانمان نتوانند به زبان مادریمان صحبت کنند؟
زبان مادری گذشتگانمان ، یادگار لالایی و گهواره جنبانی و قصه گویی های نیمه شب مادر است.
یادآور کودکی، یادآور روزهای رفته، روزهای فراموش ناشدنی لبخند پر مهر مادر.
غربت هویت و زبان وانشونی در شهرهای بزرگ رنجی روح آزار است تا آنجا که از هویت وانشانی بودن
تکلم با آن زبان خجالت بکشیم ولی این راباید بدانیم که زبان وانشانی بخشی از هویت ماست.
متاسفانه زبان و هویت وانشونی را کم کم، داریم فراموش می کنیم و امروزه کمتر کسی در شهرهای
بزرگ پیدا میشود که به کودک خود زبان وانشونی یاد بدهد و همچنین کسر شآن خود می داند که
بگوید زادگاهم کجاست !!!!
در پایان می توان گفت:
عمو وانشانی اگر به جایی رسیده ای
یادت نره که
از کجا شروع کردی (از وانشان)
لطفاًچنانچه اشتباهی درمتن وانشونی مشاهده نمودید صحیح آنرا دربخش نظرات ارسال نمائید
کلمات کلیدی:
تِل حلوای روز چهاردهم ماه شعبان (شی نیمهَ ) در وانشان
از قدیم و الأیّا م در وانشان رسم بر این بوده که بعد از ظهر روز چهاردهم ماه شعبان،بانوان
وانشانی برای شادی ارواح گذشتگان خود تِل حلوا خیر می کردند. روش کار اینگونه بود که،
سر اذان، نماز ظهر و عصرخود را می خواندند آنگاه با وضو درحالی زبانشان به صلوات و قرائت
حمدوسوره مشغول بود،مقداری آرد رابو می دادند(برشته می کردند) سپس مقداری شکر
و زعفران را توی آب می جوشاند و مقداری روغن حیوانی ناب هم مخلوط آن می کردند و
می ریختند توی آرد برشته شده و با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد و دعا برای تعجیل فرج
امام زمان ، آنرا مخلوط کرده و روی آتش می پختند پس از آن که « تل حلوا» آ ماده می شد
مقداری ازآن رابرای مصرف خود نگه می داشتند و بقیه رابه همسایه ها ومؤمنین(مخصوصا
فقراء )هدیه می کردنددراین خیراتی که برای شادی روح اموات خودانجام می دادندبیشترین
سهم رابه کسانی که قادربه تلاوت قرآن مجید بودنداختصاص می دادند وآنهاهم مقید بودند
برای اموات اهداءکننده حلوا، یک سوره ی «یس » بخوانند وکسانی که قادر به تلاوت قرآن
نبودند ضمن تشکر و خدابیامرزی ، برای شادی روح اموات هدیه کننده حلوا ، حمد وسوره
می خواند وثوابش را هدیه می کردند .
البته بعضی ها هم معتقدبودند که اگربتوانند مقداری از این تل حلوا را تاماه رمضان نگه دارند
وروزه ی ماه رمضان را با این حلوا افطارکنند ثواب بیشتری برده وروزه ی آنها مورد قبول واقع
می شود .
وقتی خانم ها ودختران وانشانی ازمراسم تهیه وتوزیع « تل حلوا » فارغ می شدند چادر خود
را سر می کردند و به زیارت اهل قبور می رفتند عده ای از خانمها حلواهای خود را داخل نان
پیچیده و بصورت قاضی های کوچک میان زائرین اهل قبور ، خیرات می کردند و دریافت کنند
حلوا هم برای اموات اوطلب مغفرت می کرد وحمدوسوره می خواند پس از آن که از زیارت اهل
قبور فارغ می شدندبه امامزاده می آمدندوپس از زیارت شاهزاده ابوالفتوح ،نماز مغرب وعشاء
شب نیمه ی شعبان را در مسجد امام زاده می خواند و به منزل بر می گشتند وازاینکه موفق
شده اند اموات خود را شاد کنند خوشحال و مسرور بودند .
امید است بانوان متدین وانشان در حفظ فرهنگ غنی و والای خود موفق باشند.
وانشانی عزیز
لطفاً در باره شب نشینی ها،مراسم شب چله ، بادام شکنی شبانه، مراسم
دید وبازدید اعیاد، مراسم ازدواج وغیره.... مرسوم در وانشان، مطالب
ارسال نمائید تا در وبلاگ با نام شما منعکس شود.
از وانشانی های عزیز تقاضا دارم در خصوص مطالب اظهار نظر نمائید.
با تشکر از حاج آقا مشایخی و والده محترمشان(از قم ) که مطالب بالا را ارسال نمودند:
کلمات کلیدی:
متقاضیان محترم صدور پروانه ی ساختمانی در روستاها می توانند نمودار گردش کار صدور پروانه
ساختمان در روستای وانشان (بر اساس ابلاغیه شماره 84373/1/3/س مورخ 2/7/1387) را
با کلیک روی تصویر زیر، مشاهده فرمایید.
1 . وانشانی عزیز برای اخذ پروانه ساختمان در محدوده روستا با دهیار در تماس باشید تا ساخت و
ساز شما در چارچوی قوانین ومقررات مربوط انجام پذیرد.
2. هرگونه ساخت و ساز حتی کوچک ترین تغییر در بناهای موجود در روستاها هم نیاز به اخذ مجوز از
دهیاری دارد.
3. هر گونه تخلف و ساخت و ساز بدون مجوز در محدوده روستا یا خارج از محدوده روستا به کمیسیون
ماده 99 ارجاع و منجر به جریمه یا تخریب بنای غیر مجاز می شود .
4. ضمن همراهی و همکاری با دهیار، اجازه ندهید ساخت و ساز های غیر مجاز در محیط روستاها،
آرامش شما را برهم زده و محیط زیست زیبایتان را تخریب کند .
5. قبل از خرید یا انجام معامله ملکی در محدوده روستاه با دهیاری در تماس باشید تا نسبت به
صحت و درستی مدارک و مستندات آن اطمینان حاصل کنید.
6. هم ولایتی : با حمایت از دهیار در حفاظت از محیط زیست ، مراقب در بهداشت محیط، ساماندهی
زباله ها و پسماندها ، دفع بهداشتی فاضلاب ونگهداری باغها وفضای سبز روستا، محیطی سالم را
برای زندگی خود و فرزندانتان فراهم کنید .
7. در صورت مشاهده هرگونه ساخت وساز و تغییرات ساختمانی در روستا و پیرامون آن ، دهیاری یا
را در جریان امر قرار دهید تا مطابق مقررات از محیط زندگی شما پاسداری شود .
8. وانشونی عزیز ! بهداشت و زندگی سالم حق طبیعی شماست از دهیار خود بخواهید با مدیریت و
نظارت بر بهداشت اماکن عمومی نظیر مساجد، معابر و خیابانها، مراکز خرید و فروش اغذیه،قصابی
نانوایی ها و فروشگاه ها، محیط زندگی شما از سلامت وبهبود برخوردار شود .
کلمات کلیدی:
چرا زبون نَنَدا یاددت واشتو
وقتی در غربت باشی هر یادی از وانشون برایت خاطره است .
وقتی در غربت به شب نشینی هم ولایتی می روی چه صفای دارد که با زبان مادری صحبت کنی هر چند بعضی
از واژه هایش را درست ادا نکنی ،.
ای کاش کسانی همت میکردند و این لغتها را که متاسفانه با گذشت زمان کار برد آنها کمتر شده را در جایی به
تبت می رساندند وکتابی می کردند .همانطور که خوانساریها این کار را کردند .
بسیاری از واژها به دلیل اینکه درحال حاضر اصل آن وجود ندارد .رو به فراموشیند و نسل جدید که هیچ چیز از آن
نمی داند.
دیگر گویش اصیل وانشانی را به غیر از عده ای از پدربزرگ و مادر بزرگ های ما، کسی دیگر به صورت خالص و
دست نخورده تلفض نمی کنند.حتی امروزه به قدری اصطلاحات فارسی با این گویش کهن آمیخته است که دیگر
تفاوت چندانی بین زبان روستای وانشان و فارسی نمانده است و هر فارسی زبانی به سادگی زبان
روستای وانشان را می فهمد. در حالی که تا چندی پیش اینگونه نبوده است.
در ادامه 355 کلمات قدیمی با معنی فارسی که اکثراً فراموش شده و جوانان
وانشانی دیگر استفاده نمی کنند ، آورده شده است.
لطفاً درصورت داشتن کلمات جدید و همچنین اشتباه بودن جمله یا کلماتی، صحیح آنرا در بخش نظرات و یا به ایمیل atyabir@iust.ac.ir ارسال نمائید تا در وبلاک تصحیح یا اضافه گردد.
کلمات را در ادامه مطلب بخوانید)
کلمات کلیدی: